حسن ناهید؛ بدرود دلداده نِی

به گزارش وبلاگ ادکلن شنل، نی در فکر بسیاری از شنوندگانش، یادآور سازی غریب است. نی حسن ناهید، اما غریب نماند. این موسیقیدان و نوازنده برجسته نی که همواره دغدغه مند موسیقی ایران زمین بود و برای این دغدغه اش کوشش های زیادی کرد، پای این ساز را به ارکستر باز کرد و همین یک گام، می تواند گواه مهمی باشد برای نقش پررنگِ نی نوازی که بیش از نیم قرن با موسیقی محشور بود.

حسن ناهید؛ بدرود دلداده نِی

به گزارش اعتماد؛ البته نقش حسن ناهید در دنیای موسیقی ایران، تنها به همین موضوع محدود نمی شد؛ این استاد برجسته در تربیت هنرجویان نیز بسیار کوشید تا راه سختی را که طی نموده بود، برای دیگر علاقه مندان هموارتر کند؛ اما آنچه ناهید را زبانزد و متمایز می کرد، وجهه اخلاقی او بود. هنرمندی آرام و مهربان و به دور از هر گونه خودبرتربینی و با تواضعی مثال زدنی.

امیدوار به آینده و جوانان

سال گذشته در آستانه نوروز 1401 بود که برای تبریک با این استاد فقید تماس گرفتم. در خلال این گفت وگوی کوتاه از او خواسته بودم که برای مردم و موسیقی و شخص خودش آرزویش را با مخاطبان اعتماد در میان بگذارد؛ ناهید با همان خوشرویی که همه از او یاد می نمایند، پیش از همه چیز برای مردم آرزوی سلامتی و موفقیت در کار کرد؛ او که در سال های اخیر به علت انجام عمل ایمپلنت، دیگر نمی توانست ساز بزند، بهتر از هر کسی می دانست سلامتی پیش شرط هر کاری است. ناهید در چند سال اخیر از یار دیرینش که نی بود، به ظاهر جدا افتاده بود؛ اما آیا برای استادی که عمری را پای موسیقی و مشخصا ساز نی گذاشته بود، آیا این جدایی می توانست ممکن باشد؟ قدر مسلم خیر. چنانکه هیچ گاه و حتی تا سرانجام عمرش از کوشش برای ارتقای جایگاه این ساز دست نکشید.

آرزوی او برای موسیقی ایران، این بود که دوستداران موسیقی، از موسیقی خوب بهره ببرند و در بالا بردن سطح موسیقی کشور کوشش نمایند و پیشرو باشند. او اطمینان داشت که آینده ای بهتر در انتظار موسیقی ایران است و جوانانِ روزگارِ حاضر را، آینده دار می دانست. وقتی از آرزوی شخصی اش پرسیدم همچنان و در آستانه هشتاد سالگی با آن همه خدمتی که به موسیقی ایران نموده بود، باز هم خدمت به دیگران در سایه سلامتی را آرزو کرد. مردی که هیچ وقت از این آرزویش دست نکشید و سالمندی هم نه تنها او را ناامید نساخت، بلکه هر روز نگاهش را به آینده روشن تر می کرد.

هنرمند ریشه دار متواضع

اما آخرین گفت وگویم با حسن ناهید به تیرماه امسال برمی گردد. به بهانه زادروزش با او مصاحبه کردیم. در آرشیو صوت ها، صدای این استاد فقید را دوباره گوش می کنم. با این همه کوششی که برای موسیقی داشت و نقش بارزش، فروتنی بی مثالش شگفت انگیز بود. وقتی تولدش را تبریک گفتم و بنا به رسم متداول برایش آرزوی سلامتی و تداوم حضور کردم، پاسخش این بود که من کسی نیستم، هیچ کاری برای هنر ایران نکردم. دلم می خواست کاری کنم ولی نتوانستم.

این جملات را از زبان مردی می شنیدم که اولین نی نواز ارکستر بود و تسلطی مثال زدنی در نت خوانی داشت و کارشناسان نیز بر نقش منحصربه فرد او در موسیقی کلاسیک ایرانی تاکید نموده و می نمایند. ناگفته نماند که ناهید این همه را سهل به دست نیاورده بود و برای به دست آوردن این جایگاه علاوه بر کوشش، موانع بسیاری را از سر گذراند و شاید اولین و مهم ترین آن مخالفت پدر بود. پدرش مخالف شدید موسیقی بود؛ برعکس مادر که گویا حامی پر و پا قرصش به شمار می رفت.

ناهید در این باره در گفت وگویی خاطره ای تلخ را یادآور شده پدر اکثرا حدود ساعت 4 بعدازظهر به خانه باز می گشت و تا فردای آن روز از منزل خارج نمی شد، از قضا یک روز صبح و زودتر از زمان همیشگی به خانه آمد و من درحیاط مشغول نواختن ساز بودم و نی را در دست من دید، سوال کرد: پسرم چه کاری انجام می دهی! گفتم ساز نی است و در دم سازم را شکست و من هم شروع به گریه کردم تا آنکه مادرم با ناراحتی آمد و گفت چه کار به این پسر داری؟! و پدر در پاسخ به مادر جواب داد این پسر صدای شیطان در می آورد و از آن روز به بعد متوجه شدم تا زمانی که پدرم در خانه است نباید صدایی از این ساز خارج گردد؛ به یاد دارم یک روز می خواستم یکی ازکار های استاد کسایی را که قبل تر شنیده بودم، تمرین کنم تا فراموش نگردد، اما، چون پدر در خانه بود، مجبور شدم دو، سه لحاف روی سرم بکشم و آرام آرام نی بنوازم و...

این ها خاطره تلخ کودکی است که برای شنیدن موسیقی هنگام بازگشت از مدرسه جلوی درِ برخی از مغازه ها که صدای موسیقی از رادیوی آن ها به گوش می رسید، می ایستاد تا حتی کوتاه هم که شده لذت شنیدنِ نوای خوش را ببرد. همین کودک 10 ساله مسحور صدای نی استاد کسایی شد و همراه همسر خواهرش به اصفهان رفت و اولین بار از نزدیک دید که چطور نی را می نوازند. شروع راه اگرچه برای او سخت بود، اما هیچ کدام از سنگلاخ ها راه او را متوقف نکرد. ناهید پیش می رفت تا حضورش را در دفتر موسیقی ایران برای همواره ثبت کند. شاید برای همین تجربه های تلخی که از سر گذرانده بود، هربار از استقبال و حمایت خانواده ها و روی آوری جوانان به این ساز مسرورتر می شد؛ چراکه در زمان حیاتش ثمره آنچه سال ها برایش مجدانه کوشش نموده و سختی های بسیاری را متحمل شده بود، می دید. سازی که به ارکستر راه نداشت را در ارکستر تثبیت کرد و شاهد اقبال جوانان به ساز نی بود و چه چیز برای او از این بهتر بود...

تاثیر کسایی و حسین دهلوی در زیست هنری ناهید

حسن کسایی اسطوره نی نوازی ایران در زندگی هنری ناهید نقش بسزایی داشت. ناهید از کسایی همواره به نیکی یاد می کرد. کسایی کسی بود که برای یک کودک 10 ساله الگو شد و صدای سازش مشوقی برای شروع راه او. حسن ناهید در یکی از خاطراتش به دیدار با کسایی و نامه ای که به او نوشته اشاره می نماید. در بخشی از گفت وگوی فروغ بهمن پور با حسن ناهید که اواخر دهه 70 اجرا شده و در کتاب چهره های ماندگار نیز منتشر شده است، آمده: یک بار نامه ای نوشتم به آدرس رادیو برای استاد کسایی که ایشان در نهایت لطف و محبت به من جواب دادند. دو، سه سال بعد رفتم خدمت ایشان و مرا هدایت کردند. به یکی از شاگردان شان که هم نی می نواخت و هم می ساخت، گفتند که دو تا نی به من بدهد. آن موقع نمی دانستم دو تا نی برای چیست. بعدا فهمیدم که، چون نی کوک نمی گردد برای کوک های مختلف از نی هایی با طول های مختلف استفاده می نمایند.

شاید کسایی آینده ناهید را در همان موقع پیش بینی نموده بود. کودکی جسور و عاشق که می خواهد با زبان نی با دنیا پیرامونش مصاحبه کند و دست از آرمانش نمی کشد.

آنچه ناهید را به لحاظ تکنیکی در نی نوازی متمایز می ساخت، سواد و تسلطش در نت خوانی بود، اما کسب مهارت نت خوانی چگونه در مسیر او نهاده شد... خودش در گفت وگویی که به مناسبت زادروزش با او داشتیم این طور روایت نموده بود: سال 1339 بدون اینکه سواد نت داشته باشم به تهران آمدم و به صورت تصادفی با مرحوم محمدمهدی کمالیان، مرد شریفی که هم نوازنده سه تار بود و هم سه تار می ساخت، آشنا شدم. ایشان از من پرسید که آیا درباره نت چیزی می دانم؟ و من گفتم که نه، اطلاعاتی در این زمینه ندارم و ایشان گفت که مرا برای آموزش نزد یکی از اساتید می برد؛ یادم هست گفت که فقط خدا کند تو را قبول کند.، اما آن استاد کسی نبود جز حسین دهلوی؛ دهلوی در آن موقع رییس هنرستان عالی موسیقی ملی، رییس شورای فرهنگ و هنر و رهبر ارکستر صبا بود، طبیعی بود که فرصت چندانی برای ناهید نوجوان نداشته باشد، اما از بخت خوش به خاطر مرحوم کمالیان، ناهید را می پذیرد، اما یک شرط برای او می گذارد و آن اینکه ناهید باید خوب و جدی کار می کرد که البته بر سر پیمان با دهلوی نیز ماند و با جدیت تمام کار کرد. در این مدت هم استاد از شاگرد بابت این آموزش ها هیچ هزینه ای دریافت نکرد و شاید دهلوی هم نور امید و عشق سرشار ناهید را می ستود و آینده او را درخشان می دید که چنین سرمایه گذاری معنوی برای او کرد.

میرعلیرضا میرعلی نقی نیز در یادداشتی از ناهید این طور یاد می نماید: پیش از ناهید، حسن کسایی اسطوره نی نوازی بود؛ اما صرفا تک نوازانه. ناهید اولین نی نواز ارکستر بود؛ هم در ارکستر ایرانی و هم در ارکستر های بزرگ تر. او اولین نی نواز ایرانی بود که تسلطی قابل توجه و دقیق در نت خوانی داشت. معروف بود به اینکه نت موسیقی را سر و ته هم بگذاری، می تواند از نت آخر دقیق و درست بنوازد تا به نت اول برسد که کاری سخت است. ما نی تک نوازی را مدیون استاد کسایی هستیم و نی همنوازی ارکسترال را مدیون استاد ناهید.

نوای نی ماندگار ناهید

ناهید آثار ماندگاری را از خود به جای گذاشت. آثاری که به گوش دوستداران موسیقی آشناست. نوای نی او در آثاری همانند شب نیشابور (فرامرز پایور)، وطن من (پرویز مشکاتیان) و گلپونه ها (حسین پرنیا) ماندگار شد. بعلاوه آلبوم گل و نی که شامل تکنوازی و دونوازی به همراه تمبک در دستگاه نوا، شوشتری و ماهور است و آلبوم آوای نی شامل تکنوازی در دستگاه های بیات ترک، بیات اصفهان، ابوعطا و مخالف سه گاه از آثار به جا مانده از این هنرمند فقید است. نوازندگی در ارکستر گل ها به رهبری روح اله خالقی، نوازندگی در ارکستر صبا به رهبری حسین دهلوی و نوازندگی در ارکستر گروه پایور به سرپرستی فرامرز پایور در کارنامه هنری او دیده می گردد. حسن ناهید برای معرفی موسیقی اصیل ایران، همراه با خوانندگانی همانند حسین قوامی، محمدرضا شجریان، محمود خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشور های مختلف رفته و کنسرت ها و اجرا هایی متعدد در ایران نیز داشته تا موسیقی اصیل را بیش از پیش به علاقه مندان معرفی کند.

معرفی بیش از پیش موسیقی ایران، دغدغه همواره ناهید

ناهید که پیشرو بودن برای ارتقای سطح موسیقی را از دوستداران این هنر می خواست، خودش این مسیر را طی نموده بود و در این زمینه پیشرو و پیشاهنگ بود؛ سازی که اغلب با آن تک نوازی می شد را در جمع ساز های دیگر برد؛ خاطره اش هنگامی که نی را سر ارکستر مرحوم نصرت الله گلپایگانی برد، این طور تعریف نموده: همه تعجب کردند... برای شان عجیب بود که یک پسر شهرستانی می تواند این ساز را حتی از روی نت بنوازد. آن موقع ساز نی مهجور بود ولی امروز دیگر ساز نی وارد ارکستر شده و در هر ارکستری نی یکی از ساز هایی است که حرف اول را می زند. به گفته ناهید استاد خالقی نیز در این زمینه کوشید به این شکل که اغلب وقتی در جایی راجع به موسیقی سخنرانی داشت، ناهید را همراه خود می برد تا بعد از صحبت در خصوص گوشه ها و مایه های ایرانی قطعاتی را بنوازد که گوش مخاطب با آن موسیقی آشنا گردد.

حسن ناهید، مرد دغدغه مند موسیقی ایران در گفت وگویی که در ماه های سرانجامی عمرش با اعتماد داشت، باز هم بر توسعه و معرفی موسیقی ایران تاکید نمود. او از رویایش گفت که پیشرفت روزافزون موسیقی ایران بود و از جوانانی که با شور و اشتیاق کار می نمایند. جوانانی که در نگاه ناهید آینده دار بودند. کودک 10 ساله ای که مسیر پر پیچ و خمی را طی کرد و سازی غریب را در ارکستر آورد؛ خود، استادی منحصربه فرد شد تا همانند اساتیدش که در کودکی چشم او را پر از کنجکاوی و روشنای امید دیدند، برق امید را در دل بسیاری دیگر آفرید تا مسیر این ساز بیش از پیش روشن تر گردد.

منبع: فرارو

به "حسن ناهید؛ بدرود دلداده نِی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حسن ناهید؛ بدرود دلداده نِی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید