چرا چهار شگفت انگیز مهم ترین ابرقهرمانان مارول هستند؟ - وبلاگ ادکلن شنل

به گزارش وبلاگ ادکلن شنل، محبوبیت قهرمانان مارول و تاثیرگذاری آن ها بر فرهنگ عامه بر کسی پوشیده نیست؛ از کمیک ها تا فرنچایزهای سینمایی چند میلیارد دلاری، دنیای مارول مملو از ابرقهرمانانی است که در سال های اخیر الهام بخش مخاطبان شده اند و حتی شخصیت هایی که زمانی گمنام بودند، مانند نگهبانان کهکشان، حالا نام های آشنایی به حساب می آیند. اگر 10 سال پیش به یک هوادار کتاب های کمیک می گفتید که شخصیت محبوب یک کودک مرد مورچه ای است، باور نمی کرد، اما اکنون همه قهرمانان مارول این شانس را دارند که به یک موفقیت بزرگ تبدیل شوند. با این حال، وقتی درباره مهم ترین قهرمانان مارول صحبت می کنیم، کمتر قهرمان یا گروهی می تواند در کنار چهار شگفت انگیز (Fantastic Four) قرار بگیرد.

با اینکه شخصیت هایی مانند کاپیتان آمریکا و نیمور پیش از آن ها وجود داشته اند، چهار شگفت انگیز قهرمانانی هستند که واقعا عصر کمیک های مارول را شروع کردند. این گروه قدیمی در قرن بیست ویکم، دو دهه سخت را پشت سر گذاشت، اما حالا مارول این فرصت را دارد تا آن ها را به جایگاهی که سزاوارش هستند برساند. مجموعه کمیک اخیر آن ها مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفته و فیلم چهار شگفت انگیز: گام های نخست (Fantastic Four: First Steps) در حال حاضر یکی از مورد انتظارترین آثار سینمایی سال 2025 است و برای آینده مارول هم اهمیت ویژه ای دارد. در این مقاله، دلایل اهمیت این گروه و تاثیری که بر کمیک های مارول گذاشته اند را آنالیز می کنیم.

چهار شگفت انگیز مسیر را برای بسیاری از قهرمانان مارول هموار کرد

وقتی استن لی و جک کربی چهار شگفت انگیز را خلق کردند، شبیه هیچ چیز دیگری در دنیای کمیک های ابرقهرمانی نبود. این شخصیت ها حتی در ابتدا نام یا لباس های ابرقهرمانی معینی نداشتند (از شماره سوم شرایط تغییر کرد)، اما رویکرد استن لی و جک کربی همواره همین بود، آن ها ابتدا روی طراحی اولیه تمرکز می کردند و سپس به سراغ جزئیات می رفتند. از همان کمیک های شروعین، این قهرمانان به مقدار مبارزه با شرورها، با همدیگر بحث و دعوا می کردند و شخصیت پردازی منحصربه فردی داشتند تا متمایز به نظر برسند و حتی تا حدودی با هم در تضاد بودند. این ترکیب برنده، با حضور تینگ (بنجامین جیکوب) -همان هیولای سنگی- هیچ شباهتی به ابرقهرمانان آراسته و شیک لیگ عدالت دی سی نداشت و همین برگ برنده اش بود.

این واقعیت که ماجراهای کمیک های چهار شگفت انگیز در نیویورک -و نه در یک شهر خیالی- اتفاق می افتاد، آن ها را در آن موقع به یکی از محبوب ترین ها در بین مخاطبان بزرگسال تبدیل کرد. چهار شگفت انگیز با شک و تردید، با یکدیگر -و حتی با مسائل مالی- دست و پنجه نرم می کردند؛ محل زندگی شان چیزی بین خانه و آزمایشگاه بود، جایی که آنجا برای صبحانه خوردن دور هم جمع می شدند و تفاوت های واضحی با محل برگزاری جلسات ابرقهرمانان دی سی (Hall of Justice) داشت. همه این ها باعث شد تا آن ها برای خوانندگان قابل درک باشند و این چهار ابرقهرمان نامتعارف الهام بخش دیگر قهرمانان مارول شدند که اگرچه برای مردم مبارزه می کردند، اما گاهی احساس طردشدگی از جامعه داشتند. حس انزوا و طرد شدن از جامعه، در قلب بسیاری از قهرمانان اولیه مارول مانند چهار شگفت انگیز، مردان ایکس، هالک و مرد عنکبوتی وجود دارد و به آن ها یاری کرد تا به ابرقهرمانان هنجارشکن دهه 60 میلادی تبدیل شوند.

چهار شگفت انگیز از جنبه های دیگر هم ساختارشکن به نظر می رسیدند. آن ها به مثابه یک خانواده ابرقهرمانی بودند که با فضای محبت آمیز/کاری لیگ عدالت و جامعه عدالت آمریکا سنخیتی نداشت. همین رویکرد متفاوت به خانواده، بعدها به یک عنصر کلیدی در تیم های دیگر مارول مانند مردان ایکس، نگهبانان کهکشان و فراری ها (The Runaways) تبدیل شد. چهار شگفت انگیز بعلاوه الگوی ابرقهرمان قدرتمند با سرگذشتی تراژیک را به محبوبیت رسید. این موضوع برای تینگ قابل توجه تر بود، زیرا او نمی توانست قدرت های خود را خاموش کند و مجبور بود یک هیولا باقی بماند. این جنس ابرقهرمانان به مرور زمان بیشتر شدند؛ دکتر استرنج یک جادوگر قدرتمند است اما جراحت دست هایش خوب نمی گردد، و دردویل نابینا است اما حواس دیگر او تقویت شده است. خوانندگان اغلب این آثار را می خواندند تا رویاپردازی نمایند اما در عین حال یاد می گرفتند که حتی قدرت های عجیب وغریب هم گاهی مسائل انسانی را حل نمی نماید، و حتی برای ابرقهرمانانی همانند مرد عنکبوتی و هالک، این قدرت ها نه تنها موهبت نیست، بلکه زندگی آن ها را دشوارتر می نماید.

بسیاری از عناصر آشنای دنیا مارول از کمیک های فنتستیک 4 آمده است

استن لی و جک کربی از شماره اول در سال 1961 تا شماره 102 در سال 1970 روی چهار شگفت انگیز کار کردند، یک دوره 9 ساله که یکی از طولانی ترین دوره ها در کمیک ها و بعلاوه یکی از تاثیرگذارترین های آن هاست. این کمیک اغلب خود را برترین مجله کمیک دنیا می نامید و اگرچه این ادعا اغراق آمیز به نظر می رسد، اما با نگاهی به گذشته، اینکه می بینیم چه تعداد از عناصر کلیدی که دنیای مارول را شکل دادند از این دوره خلاقانه سرچشمه گرفته اند، سخت است که با آن مخالفت کنیم.

شماره دوم چهار شگفت انگیز نژاد بیگانه ای به نام اسکرال ها (The Skrulls) را معرفی کرد که اگر دنیای سینمایی مارول را دنبال می کنید، حتما با آن ها آشنایی دارید. در شماره چهارم، لی و کربی، نیمور ساب-مارینر (Namor the Submariner) را احیا کردند، یکی از قهرمانان عصر طلایی که اولین بار در شماره یکم مارول کامیکس در سال 1939 معرفی شده بود؛ آن ها تغییراتی در او ایجاد کردند و بیشتر هواداران مارول، این شخصیت را با همین نسخه تغییریافته چهار شگفت انگیز می شناسند (نیمور را در فیلم پلنگ سیاه 2 دیدار نموده اید). و دو ماه بعد، در شماره پنجم، دکتر دووم (Doctor Doom) معرفی گشت، دشمن اصلی چهار شگفت انگیز و به اعتقاد بسیاری از هواداران، بزرگترین شخصیت شرور تاریخ مارول.

چهار شگفت انگیز رفته رفته به کمیکی تبدیل شد که نژادها و شخصیت های بزرگی را معرفی می نماید، از واچرها (The Watchers) -در شماره سیزهم- و رونان (Ronin the Accuser)، تا کری (Kree) -در شماره شصت وپنجم- و آدام وارلاک (Adam Warlock) -در شماره شصت وششم- که آن روزها با نام او (Him) خطاب می شد. اولین واریانت از کانگ فاتح (Kang the Conqueror) هم با نام راما-توت (Rama-Tut) در شماره نوزدهم سری اصلی چهار شگفت انگیز معرفی شده است. این بدین معناست که حتی کانگ فاتح هم قبل از معرفی رسمی و تبدیل شدن به دشمن انتقام جویان، نخستین بار در کمیک های چهار شگفت انگیز حضور داشته است.

شماره چهل وپنجم، ناانسان ها -یا همان این هیومنز- (Inhumans) را معرفی کرد و اولین ابرقهرمان سیاه پوست مارول، یعنی پلنگ سیاه هم در شماره پنجاه ودوم معرفی گشت. بین این دو معرفی بزرگ، لی و کربی با سه گانه گالاکتوس یک شاهکار دیگر هم خلاق کردند: شماره چهل وهشتم الی پنجاهم، با معرفی گالاکتوس (Galactus) و سیلور سرفر (Silver Surfer) همراه بود که هر دو از مشهورترین شخصیت های تاریخ مارول هستند. از قلم نیاندازید که این شماره ها از هر نظر درخشان بودند، خط داستانی ماندگاری داشتند، شخصیت ها به برترین شکل به وسیله استن لی نوشته شده بودند و نقاشی های جک کربی در اوج بودند.

برای درک بهتر، جدول زمانی کمیک های چهار شگفت انگیز را در زیر آورده ایم و می توانید ببینید کدام شخصیت های مارول در این مجموعه معرفی شده اند.

با یک نگاه اجمالی به این روند معین است که بخش زیادی از زیرساخت های دنیای مارول -و بسیاری از شخصیت های محبوب آن ها- از کمیک های چهار شگفت انگیز سرچشمه گرفته اند. با اینکه دوره استن لی و جک کربی محبوب ترین است، اما نویسندگان بزرگ دیگری مانند مارک وید، جان بیرن و دن اسلات هم به توسعه دنیا چهار شگفت انگیز یاری های ویژه ای نموده اند. علاوه بر این، به بسیاری از رویدادها و خطوط داستانی نو دنیای مارول هم نخستین بار در کمیک های چهار شگفت انگیز اشاره شده است.

برای مثال، در سال 2005، مارک میلر در سری چهار شگفت انگیز نهایی، یک آرک داستانی/کراس اور را معرفی کرد که در آن شاهد یک دنیا ابرقهرمانی بودیم که تحت تاثیر هجوم زامبی ها قرار گرفته است؛ این خط داستانی مدتی بعد به سری کمیک های زامبی های مارول ختم شد. مارک میلر بعلاوه مقدمه چینی های اولیه برای کمیک های پیرمردی به نام لوگان را هم در سری چهار شگفت انگیز انجام داده بود (در شماره 588 سال 2008). علاوه بر این، جاناتان هیکمن، شورای ریدز (The Council of Reeds) را اولین بار در کمیک های چهار شگفت انگیز معرفی کرد که بعدها (2015) به کراس اور محبوب جنگ های مخفی (Secret Wars) ختم شد.

چهار شگفت انگیز قرار است عنصر نجات بخش دنیای سینمایی مارول هم باشد

پس از سال ها انتظار، چهار شگفت انگیز در نهایت با فیلم گام های نخست به دنیای سینمایی مارول ملحق خواهند شد. ورود آن ها به این دنیای سینمایی اتفاق بزرگی است، زیرا آن ها از آخرین شخصیت های اصلی کمیک های مارول هستند که تا به امروز معرفی نشده اند. پس از چندین کوشش ناموفق برای ساخت یک اقتباس سینمایی قابل قبول از این شخصیت ها، فشار زیادی روی این فیلم است. قهرمانانی که مسیر را دهه ها قبل برای مارول هموار کردند، باید در دنیا سینمایی آن ها هم حضور داشته باشند و این اتفاقی است که دیر یا زود باید رخ می داد.

چهار شگفت انگیز: گام های نخست در دورانی از راه رسیده است که مارول محبوبیت گذشته و جایگاه سابقش در فرهنگ عامه را ندارد. در واقع این تصور وجود دارد که دنیای سینمایی مارول آن چیزی نیست که قبلا بود؛ گام های نخست می تواند این دیدگاه ها را تغییر دهد و یک رویداد سینمایی بزرگ باشد که توجه مخاطبان عمومی را به خود جلب می نماید. از طرف دیگر، به نظر می رسد که این فیلم، دنیای مارول را به مسیر تازه ای خواهد برد.

براساس اطلاعاتی که در کامیک-کان سن دیگو 2024 منتشر شد، ماجراهای گام های نخست در خط زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول اتفاق نمی افتد، بلکه ما را به یکی از دنیا های موازی می برد، دنیای با زیبایی شناسی رترو-فوتوریستی دهه 60 میلادی که شباهت زیادی به کمیک های اصلی چهار شگفت انگیز هم دارد و چهار شخصیت اصلی را به عنوان گروهی از کاوشگران/محققان به تصویر می کشد. اینکه فیلم در یک خط زمانی متفاوت اتفاق می افتد، به سازندگان اجازه می دهد تا داستانِ خود را بدون در نظر گرفتن رویدادهای قبلی دنیای سینمایی مارول -و به شکلی کاملا مستقل- به تصویر بکشند. این تغییرات، برای کسانی که فیلم های پیشین مارول را دیدن ننموده اند یا در پی یک اثر مستقل هستند، اتفاق خوبی است.

این بدین معناست که شاید چهار شگفت انگیز در آینده به نقطه کانونی نو دنیای سینمایی مارول تبدیل گردد و خطوط داستانی بعدی پیرامون چیزهایی که در این فیلم خواهیم دید، اتفاق بیفتد. از آنجایی که دکتر دووم به عنوان شرور اصلی نو مارول انتخاب شده است، و با توجه به رابطه نزدیکی که با چهار شگفت انگیز دارد، نقش پررنگ این شخصیت ها در آینده دنیای سینمایی مارول دور از فکر نیست. یکی از نقدها رایج از فاز چنددنیای مارول این است که شخصیت های اصلی مانند مرد آهنی، ثور و کاپیتان آمریکا در آن حضور ندارند. چهار شگفت انگیز می توانند شخصیت هایی باشند که این خلاء را تا حدودی پر می نمایند و این پتانسیل را دارند که به قهرمانان محبوب هواداران تبدیل شوند.

انتظار می رود فیلم انتقام جویان: جنگ های پنهان یک شروع تازه برای دنیای سینمایی مارول باشد، جایی که چهار شگفت انگیز و مردان ایکس به صورت رسمی در کنار انتقام جویان قرار می گیرند. معرفی این چهار شخصیت، برای پر کردن جای خالی شخصیت هایی مانند مرد آهنی و کاپیتان آمریکا، تا حد زیادی منطقی، و به علت میراث آن ها در دنیای کمیک ها، حرکت درستی است. این شخصیت ها بودند که عصر دنیای مارول را شروع و به شکل گیری پایه و اساس کمیک ها یاری کردند و پس از چندین فیلم ناامیدنماینده، اکنون این فرصت را دارند تا در کانون توجه قرار بگیرند و به مارول هم یاری نمایند تا به روزهای شکوهمند خود بازگردد. چهار شگفت انگیز شاید کلید حل مسائل مارول باشد؛ این فیلم در تاریخ 25 ژوئیه 2025 (3 مرداد 1404) روی پرده می رفت.

منبع: movieweb