10 فیلم دنباله دار ترسناک اقتباسی از کتاب های استیون کینگ از بدترین تا برترین
به گزارش وبلاگ ادکلن شنل، از زمانی که اولین رمان استیون کینگ به نام کری (Carrie) به وسیله برایان دی پالما برای یک تریلر فراطبیعی فراموش نشدنی اقتباس شد، کم تر سالی را بدون یک فیلم یا سریال تلویزیونی اقتباسی از این نویسنده خلاق گذراندیم. اشتیاق برای اقتباس از آثار کینگ در دهه 80 منجر به شکل گیری یک مجموعه متنوع از نظر کیفیت شد. از کریستین (Christine) یا کنار من بمان (Stand By Me)، تا اوردرایو (Overdrive) یا گلوله نقره (Silver Bullet) هر کدام به نوبه خود به اقتباس های کم و بیش موفقی تبدیل شدند. در این مطلب 10 فرنچایز ترسناک اقتباسی از آثار استیون کینگ را نام بردیم.
در دهه های پس از 80 میلادی، تنوع فیلم های ساخته شده از آثار کینگ تا حدودی بهبود یافت. با این حال، فیلم های کینگ هنوز برای هواداران ژانر ترسناک یک گزینه لازم است و به نظر می رسد آثار او مانند همواره محبوب هستند. یکی از چیزهایی که کینگ هوادار آن نیست، دنباله های فیلم هایی است که بر اساس آثار او ساخته شده اند، چرا که خودش در داستان نقشی نداشته است. این نارضایتی ممکن است علت کم بودن فرنچایزها را شرح دهد.
10. آن ها گاهی برمی گردند (Sometimes They Come Back)
آن ها گاهی برمی گردند بر اساس داستان کوتاه کینگ در سال 1974 ساخته شد و در ابتدا قرار بود بخشی از آنتولوژی چشم گربه (Cats Eye) در سال 1985 باشد. نسخه اصلی به شدت داستان کینگ را تغییر داد، اما همچنان یک فیلم تلویزیونی راضی کننده است که در آن معلمی به زادگاهش می رود و به وسیله شیطانی که از مرگ بازگشته است عذاب می بیند. پس از آن دو دنباله به نام های بعضی ها دوباره برمی گردند (Some They Come Back… Again) در سال 1996 و بعضی ها برای بیشتر برمی گردند در سال 1998 ساخته شد که دو فیلم ترسناک فراطبیعی کم بودجه بودند و هیچ ارتباط واقعی با داستان کوتاه کینگ نداشتند و صرفا برای کسب عایدی طراحی شده بودند.
9. پرس کن (The Mangler)
پرس کن برگرفته از داستان کشتار با اره برقی در تگزاس (The Texas Chain Saw Massacre) به کارگردانی توبی هوپر است و بر اساس یک داستان کوتاه ترسناک نوشته کینگ ساخته شد. برای بعضی، دیدنی فیلم اصلی بسیار لذت بخش است. از نظر دیگران، این یک فیلم پر از خون و خون ریزی ناخوشایند با فرضی به شدت احمقانه است. حقیقت مسلما در این بین نهفته است، اما مطمئنا بسیار بهتر از فیلم های بعدی یعنی پرس کن 2 (The Mangler 2) و تولد دوباره پرس کن (The Mangler Reborn) است، که هر دو به راحتی می توانند در لیست بدترین فرنچایز ترسناک دهه 2000 قرار بگیرند.
8. مرد چمن زن (The Lawnmower Man)
مرد چمن زن از نظر فنی اقتباسی دیگر از یک شاهکار کوتاه است، اما کینگ از شرکت سازنده این فیلم شکایت کرد تا نام خود را از فیلم حذف کند. به این علت که مرد چمن زن محصول 1992 تقریبا هیچ شباهتی با داستان کینگ ندارد و در عوض درباره یک باغبان ساده (با بازی جف فاهی) است که به خدای سایبری تبدیل می گردد. نسخه اصلی از بعضی جهات قدیمی شده است، به خصوص جلوه های ویژه کامپیوتری اولیه آن، اما یک مجذوب کنندهیت یکپارچه خاصی در آن وجود دارد. دنباله این فیلم با نام فراتر از مجازی (Beyond Cyberspace) هیچ کدام از بازیگران قبلی را ندارد و یک سایبرپانک کسل کننده و کم ارزش است.
7. بچه ها ذرت (Children of the Corn)
فرنچایز ترسناک بچه ها ذرت نمونه کامل از تهیه کنندگانی است که داستانی از استفان کینگ را انتخاب نموده و آن را از بین بردند. بچه ها ذرت اصلی محصول 1984 یک بی مووی ناامیدکننده بود و مطمئنا نیازی به ساخت هشت دنباله مستقیم نداشت. نسخه اصلی بعلاوه به عنوان یک فیلم تلویزیونی بد در سال 2009 بازسازی شد، در حالی که بازسازی بعدی در سال 2023 از سرویس استریم شادر (Shudder) منتشر خواهد شد.
6. نمایش ترسناک (Creepshow)
نمایش ترسناک جایی است که رتبه بندی فرنچایز ترسناک استیون کینگ آغاز به خوب شدن می نماید. فیلم اصلی قصیده کینگ و کارگردانی جورج رومرو برای کمیک های وحشتناک دوران جوانی آن ها بود. فیلم ترکیبی ترسناک، با طنزی تاریک و پرانرژی از داستان ها است. پنج سال بعد دنباله آن با نام داستان ترسناک 2 (Creepshow 2) از راه رسید و در حالی که بعد از آن کلک (The Raft) ساخته شد، با وجود بودجه اندک هنوز هم به عنوان یک دنباله عالی از آن یاد می گردد. نه کینگ و نه رومرو هیچ دخالتی در سریال دیرهنگام نمایش ترسناک 3 (Creepshow 3) محصول سال 2006 نداشتند و بهتر است برای از بین نرفتن حس خوب فیلم های قبلی از دیدنی آن صرف نظر کنید.
5. قبرستان حیوانات خانگی (Pet Sematary)
قبرستان حیوانات یکی از تاریک ترین و ناامیدکننده ترین رمان های کینگ است، بنابراین اقتباس آن هم طبیعتا نمی تواند چیز بهتری از آب در بیاید. فیلم 1989 در بعضی زمینه ها آسیب می بیند، دیل میدکیف به ویژه برای بازی در نقش اصلی انتخاب اشتباهی بود، بعضی از ناراحت کننده ترین تصاویر و سکانس های فیلم های اقتباسی از آثار کینگ را به نمایش می گذارد، و با یک پیغام تلخ به انتها می رسد. قسمت دوم با نام قبرستان حیوانات 2 (Pet Sematary 2) همان داستان اصلی را با جلوه بسیار کم تری بازخوانی می نماید، اما کلنسی براون به عنوان شخصیت شرور اصلی بسیار خوب ظاهر می گردد. بازسازی قبرستان حیوانات در سال 2019 بعضی از عناصر را تغییر داد اما در نهایت به عنوان یک درام خانوادگی ماوراطبیعی توخالی و بی معنی شناخته شد که انتها تاریک خود را از دست داد.
4. سیلمز لات (‘Salems Lot)
سیلمز لات به کارگردانی توبی هوپر یک مینی سریال تلویزیونی است که بعدا تبدیل به یک فیلم تئاتری شد. سریال سال 1979 تا حدی در مقایسه با معیارهای امروزی ضعیف است، اما هنوز هم فضای وهم آوری دارد که بینندگان جوان را در اولین دیدن وحشت زده می نماید. پسرهای خون آشام که پشت پنجره را می خراشند، همچنان ترسناک به نظر می رسند و بارلو هنوز هم یکی از معروف ترین خون آشام های ترسناک است. بازگشت به سیلمز لات (A Return To Salems Lot) یکی دیگر از دنباله های دیرهنگام این داستان است، که به کارگردانی لری کوئن، اسطوره بی مووی ساخته شده است. متاسفانه، با وجود یک چیدمان مجذوب کننده، این یک کمدی تاریک خسته کننده و نه خنده دار و نه ترسناک است.
3. آن (IT)
پنی وایز، دلقکی که می رقصد (Pennywise the Dancing Clown) یکی از ماندگارترین آثار ترسناک کینگ است، بنابراین جای تعجب ندارد که اولین قسمت از فرنچایز ترسناک آن در سال 2017 چنین پیروزیتی را به دست آورد. بیل اسکارشگورد، مانند پنی وایز که تیم کوری در مینی سریال سال 1990 نقشش را بازی کرد، آنقدر ترسناک نیست، اما با این وجود بسیار دلهره آور ظاهر می گردد. تکیه این مجموعه فیلم به ترس های ناگهانی پر سر و صدا و جلوه های ویژه مایوس کننده است، اما بازیگران، به ویژه گروه جوانی که در فصل اول به نمایش عایدیند، قلب واقعی فیلم به شمار می روند. فصل دوم انتها بندی ضعیفی داشت که ساختار ترسناک تکراری فیلم اول را تکرار کرد، اما حتی در ضعیف ترین لحظاتش، پنی وایز با بازی اسکارشگورد یک آنتاگونیست به یادماندنی شد.
2. کری (Carrie)
پیروزیت کری در سال 1976 به کینگ به عنوان پادشاه وحشت یاری زیادی کرد. اقتباس تحسین شده دی پالما در پی نوجوان سرکوب شده و آزاردیده ، سیسی اسپیسک است که قدرت های تلکینتیکی خود را کشف می نماید. کری پیروز می گردد هم یک فیلم ترسناک بی نظیر با انتهای خون آلود باشد و هم یک درام احساسی و لطیف درباره دختری که واقعا هیچ فرصتی در زندگی نداشته است. بعد از آن در سال 1999 دنباله ای به نام خشم؛ کری 2 (The Rage: Carrie II) ساخته شد. از یک طرف، داستان دنباله به طرز وحشتناکی جنبش می تو را پیش بینی می کرد، اما در نهایت یک فرنچایز ترسناک درخشان نوجوانانه است که فاقد مهارت و قدرت ذاتی فیلم های دی پالما است.
1. درخشش (The Shining)
درخشش مسلما برترین اقتباس از آثار کینگ است، که تا حدودی بحث برانگیز هم شد، زیرا معروف است به اینکه کینگ از برداشت سرد و بی روح کوبریک از رمانش متنفر است. صرف نظر از این، درخشش مملو از بعضی مشهورترین لحظات این ژانر است؛ دوقلوهای گریدی در حال صحبت با دنی، آسانسور خون، دیالوگ جانی اینجاست! و بسیاری از لحظات و سکانس های دیگر، بینندگان چندین دهه را در خصوص اسرار متعدد خود درگیر خود نموده است. درخشش ریتم آهسته و تقریبا هیپنوتیزم کننده ای دارد که منجر به القای حس اضطراب می گردد، و در حالی که جک نیکلسون کمی در نقشش اغراق آمیز عمل می نماید، دلایل قانع کننده بسیاری وجود دارد که اجرای او برای مدت طولانی در فرهنگ عامه به جای مانده است.
منبع: screen rant
منبع: دیجیکالا مگ