از کرونا که حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟

به گزارش وبلاگ ادکلن شنل، خبرنگاران/خوزستان با ظهور ویروس کرونا، دنیاِ ما به وادی بحرانی عظیم غلتیده است. برخلاف نظر دبیر کل سازمان ملل که گفته است کرونا تهدیدی واقعی برای صلح نسبی دنیا ماست من فکر می کنم با ظهور کرونا دنیای ما در شُرف فرصتی تاریخی در جهت برطرف جنگ هایی است که بشریت در سراسر دنیا با آن ها دست به گریبان است. دنیا ما با همه چالش های مختلف و سخت و سهمگینی که با آن ها دست وپنجه نرم می نماید قطعا به تغییراتی اساسی از هر حیث و در همه ابعادش نیازمند است. بی شک دنیاِ قبل از کرونا، با دنیاِ بعد از کرونا تفاوت هایی پیدا و ناپیدا خواهد داشت.

از کرونا که حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟

کرونا فقط یک ویروس همه گیر و دنیا گیر نیست. کرونا برای دنیا امروز و بشریت، فرصتی تاریخی و موقعیتی حساس و سرنوشت ساز است به شرط آن که دولت ها و حکومت ها از یک طرف و مردم دنیا از سوی دیگر، فارغ از هر نوع ملیت و جنسیت و نژاد و رنگ و فرهنگ، شرایط و تهدید پیش آمده بر اثر ظهور کرونا را به نحوی هوشمندانه، به اسباب و فرصتی برای تغییر شماری از مناسبات غلط اما مصطلح در همه ابعاد زندگی از جمله اجتماعی، مالی، سیاسی، فرهنگی و هنری حاکم بر جوامع بشری تبدیل نمایند.

کرونا فقط یک ویروس نیست. کرونا یک دگردیسی تاریخی است. دنیا ما شاید آخرین بار این میزان از تغییر ـ ولو موقتی ـ در همه ابعاد زندگی بشریت را در طول جنگ دنیای دوم به خود دیده است که آن هم البته کیفیت و کمیت متفاوتی داشته است. عوارض بخش مشخصی از ظهور کرونا، بی اراده بشر، در دنیا ما و در طبیعت ما، در اقتصاد و سیاست ما، در اجتماع و فردیت ما، در هنر و فرهنگ ما باقی خواهد ماند. دگردیسی دنیا امروز ما با ذره ای به نام کرونا، امری اجتناب ناپذیر است. چه چیزی یا چه کسی می توانست دنیا مغرور امروز را تا این حد مطیع و تسلیم خود سازد؟ کدام قدرت سیاسی یا نظامی بشری می توانست همه جمعیت بشرِ ساکن در این کره خاکی را تابع و فرمانبر خویش گرداند؟ کدام جنگ و کدام نزاع فراگیری می توانست تا این میزان قصد و عزم بشر را برای کسب و انجام امری اجتماعی و مشترک، سامان ببخشد؟ هیچ چیز دیگری تا این لحظه از تاریخ حیات دنیا و بشر نتوانسته است تا این میزان در دنیا ما ـ دنیا مشترک همه ما ـ دگردیسی به وجود بیاورد.

کرونا صرفا یک ویروس نیست. کرونا جنبشی در دنیا و جان بشر است، کرونا جنبشی در ابعاد یک ذره نیست؛ بلکه جنبشی به وسعت یک دنیا است. خشونتِ این جنبش هیچ شباهتی به خشونتِ هر جنبش و آشوب و عصیان دیگری ندارد. کرونا هم جنبش است، هم آشوب و هم عصیان. اگر چه این جنبش ذره و جنبش این ذره، به طور ملموس بدون خونریزی تلفاتی از نوع بشر اخذ خواهد نمود اما قطعا و به شکل ناملموس بشر را با نوعی خونریزی داخلی، به دنیای تازه رهسپار خواهد نمود. بشر (اگر عاقل و عادل و باهوش و دوراندیش باشد) بعد از برطرف و دفع این ویروس گستاخ و خودسر و ستیهنده باید بر بالین پیکر واحد بشریت سال ها بلکه قرن ها پرستاری کند و برای برطرف عوارض ناشی از دگردیسی عارض شده، به جای تفکیک انسان ها، به تجمیع هر چه بیشتر آن ها به دور از هر نوع ملیت و جنسیت و نژاد و رنگ و فرهنگ بکوشد. بنابراین آثار این جنبش در جان و دنیا ما نه تنها سال ها بلکه تا قرن ها باقی خواهد ماند. باید به سال ها و قرن های بعد از کرونا اندیشید و دولت ها، حکومت ها و البته مردم برای از بین بردن ناهنجاری های موجود در عرصه های مختلف اجتماعی، مالی، سیاسی، فرهنگی و هنری دنیا طرحی نو دراندازند به امید این که شاید دنیا را سقف بشکافند و بنیاد لشکر غم را براندازند.

کرونا تنها یک ویروس نیست. کرونا یک پروتکل الحاقی از طرف طبیعت برای بشریت امروز است. این ذره چه ساخته طبیعت باشد و چه برساخته بشر، دربرگیرنده قراردادی تحمیلی از طرف طبیعت ـ به عنوان منبع ذره ـ بر بشر مغرور امروز است که در طول سال ها و قرن های گذشته به شکلی عجیب تا جایی که در توانش بوده است بی رحمانه برای نابودی طبیعت کوشیده است. این تاوان همه رنج ها و زجرهایی است که بشریت در طول تاریخ بر طبیعت پیرامون خویش تحمیل نموده است. هیچ بشری از کرونا در اَمان نیست و نخواهد بود. ما همه از اعضای یک پیکریم که به یک اندازه در نابودی طبیعت سهم داشته ایم. ما همه فارغ از زبان و ملیت و نژاد و رنگ و فرهنگ مان، به یک اندازه در معرض خطر ابتلا به ویروسی هستیم که بی پروا به تهاجم سرگرم است. اگر بشر هم چنان بی پروا و خودخواهانه به نابودی طبیعت سرگرم و به تلنگرهایی این چنین بی تفاوت باشد، دیری نخواهد گذشت که طبیعت روی دیگر و خشن خود را بر ما آشکار سازد و چه بسا با ویروس و ویروس هایی جهش یافته تر و ناشناخته تر، به سختی از ما حاضران، آمدگان و آیندگانِ دنیا انتقام بگیرد. آن روز و روزگار شاید دیگر هیچ راه بازگشتی برای بشر وجود نداشته باشد.

کرونا فقط یک ویروس نیست. کرونا رادیکال ترین نیروی آمر حال حاضر دنیا ماست. این ویروس از هر قدرت سیاسی و نظامی رادیکالی، رادیکال تر است. در شرایط عادی کدام یک از سران رادیکال کشورهای دنیا این توانایی را در اختیار دارد که آمرانه نه تنها تمام مردم کشور خود بلکه تقریبا تمام مردم دنیا را به خانه نشینی اجباری و تغییر در رفتارهای اجتماعی وادار کند؟ کرونا شیوه و سبک زندگی ما را نیز با تغییراتی محسوس و نامحسوس روبرو خواهد نمود. کدام نیروی قهاری در دنیا می توانست علاوه بر محدود کردن روابط انسان ها و مناسبات زندگی شهری، به رادیکال ترین شکل ممکن حتی در سبک زندگی مردم دنیا ـ آن هم با تمام تفاوت هایی که در آن ها وجود دارد ـ استحاله ای چنین ایجاد کند؟ کرونا همه مناسبات اجتماعی، مالی، سیاسی، فرهنگی و هنری ملت ها و دولت ها و کشورهای مختلف که حاصل قراردادهای نوشته و نانوشته مابین آن ها در تمام طول تاریخ حیات بشریت بوده است را ـ لااقل تا حدی ـ دگرگون نموده است. قطعا در عصر زندگی با کرونا، بعضی از شغل ها از بین خواهند رفت. قطعا در عصر ظهور کرونا بخشی از مردم دنیا به ناچار از بعضی علایق خود محروم خواهند شد. قطعا در زمان جولان کرونا و بعد از آن بخشی از دستاوردهای بشر در ایجاد نظم عمومی، قوانین اجتماعی، قراردادهای مالی، مناسبات فرهنگی و روابط سیاسی دستخوش تغییراتی اساسی قرار خواهند گرفت. بعد از کرونا بشر به تجدید نظر در تمام امورات زندگی در این دنیا خاکی بیش از هر زمان دیگری احساس احتیاج خواهد نمود.

اگر قرار باشد حتی بعد از سپری کردن شیب نزولی کرونا، آن چنان که گفته اند هم چنان این ویروس جسور در بین ما انسان ها حضور داشته باشد و هر از گاه دوباره عرصه را بر زندگی میلیاردها انسان در دنیا تنگ کند شکی نیست که بشر ناگزیر استرس های زندگی اش، روابط شغلی اش، مناسبات هنری اش و حتی خلق و خوی و رفتار و اخلاق شخصی و اجتماعی اش را با معیارهایی دیگر که کرونا بر زندگی بشر تحمیل نموده است، تطبیق بدهد. چالشی عظیم در ظریف ترین و گاه شخصی ترین مسایل بشری پیش خواهد آمد که عالمان، فلاسفه، جامعه شناسان و روان شناسان دنیا را به تکاپوی بازنگری در علوم انسانی و تجربی واخواهد داشت. حالا انسان خردمند دشمنی مشترک یافته است و اگر واقعا خردمند باشد می کوشد تا از این بزنگاه تاریخیِ دگرگون نماینده، برای ایجاد صلحی نسبی اما پایدار بهره مند گردد.

قطعا هم در حال حاضر و در زمانی که بشریت با کرونا در حال مقابله است و هم در آینده و در هنگامی که این ویروس توسط بشر مهار می گردد می بایست عالمان، فلاسفه، جامعه شناسان و روان شناسان دنیا درباره این ویروس و عوارض بعد از آن سخن بگویند تا زمینه را برای آگاهی بخشی از عوارض زندگی در دوران کرونا و دوران پس از کرونا فراهم آورند. آن چه من گفته و نوشته ام تأملات کوتاه یک فیلمساز است که نه عالِم است و فیلسوف و نه جامعه شناس است و روان شناس. امیدوارم هر چه زودتر شالوده لشکر این ذره مهاجم با همت و دانش و ایمان ما انسان ها از هم گسسته گردد. آن روز دیر نخواهد بود.

یادداشت: سید مرتضی سبزقبا (فیلمساز)

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "از کرونا که حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "از کرونا که حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید