احتیاج به رفرم فرهنگی داریم ، دهه طلایی فرهنگی کشور تکرار نمی گردد
به گزارش وبلاگ ادکلن شنل، عبدالجبار کاکایی، شاعر، ترانه سرا و زبانشان می گوید: بهتر بود حضور ناشران و کتابفروشان در نمایشگاه کتاب به لحاظ زمانی از یکدیگر تفکیک می شد.
وبلاگ ادکلن شنل- فرشاد شیرزادی: عبدالجبار کاکایی، شاعر مستقلی است. حبس سکوت، تاوان کلمات، زنبیلی از ترانه و کشته های بی طرف او را ترانه سرا، شاعر و زبانشناس سرآمدی معرفی می نماید. او با اتکا به آثارش و گام به گام در عرصه فرهنگی و هنری رشد یافت و پیش رفت. او می گوید: در نمایشگاه کتاب سال جاری حضور دارم. گرچه در عرصه فرهنگ احتیاج به یک رفورم هستیم اما امور ناشران و کتابفروشان هم باید به طریقی تأمین گردد و ادامه یابد.
گفت وگوی ما را با عبدالجبار کاکایی بخوانید
حضور کتابفروشان در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟
در وهله اول به عنوان پدیدآور نمی دانم که طرف کدام صنف را بگیرم. کتابفروش به هر طریقی خدمت می نماید و ناشر هم به بعلاوه، اما اختلافاتی صنفی دارند.
بیشتر نمایشگاه های کتاب محل تجارت ناشران و آشنا شدن با نویسندگان است. نفس نمایشگاه کتاب شاید این باشد که ناشران، نویسندگان مورد پسند خودشان را بشناسند. آیا این تفاوتی با یک کتابفروشی بزرگ ندارد؟
من این پرسش را از شما دارم که کتابفروشان چه مزاحمتی برای ناشران و نویسندگان ایجاد می نمایند؟
شاید بتوان گفت ناشران بزرگ و کوچک، وقتی کتابشان تجدید چاپ می گردد، اقدام کتابفروش به ضرر آنهاست. کتابفروش مثلاً چاپ قدیم کتاب ها را با قیمتی مقرون به صرفه تر در دسترس دارد. مردم هم تمایل دارند چاپ قدیم و مقرون به صرفه تر به فرض رمان روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی را از کتابفروشی بخرند نه مستقیماً از ناشر که چاپ جدیدش را می فروشد. سال جاری 200 کتابفروش در ضلعی مجزا به نمایشگاه اضافه شده اند. این اتفاق برای نخستین بار است که رقم می خورد. عرصه برای ناشران بزرگ از جمله نی، نگاه، چشمه و غیره و غیره خالی است. نظرتان در این باره چیست؟
نمی دانم مسائل عدیده ارشاد چیست که سال جاری دست به دامن کتابفروشان شده است. باید آنالیز کرد که برنامه این اقدام از قبل اجرا شده یا خیر. آیا این دو گروه اگر بتوانند در دو مناسبت مختلف در طول سال در مکان مصلی قرار بگیرند، بهتر نیست؟! یا به فرض اگر یک 10 روز متعلق به ناشران و یک 10 روز دیگر متعلق به کتابفروشان باشد ایرادی دارد؟ این دو به نظرم بدین شیوه که گفتم، تنافری با هم ندارند. در هر دو شکل اما برای نویسنده و اهل قلم، به علت اینکه کتابش به فروش برود و به دست مخاطب برسد، احتیاج به عرضه آثارش دارند. حال توصیه می کنم که وقتی بین این دو صنف حساسیت وجود دارد، در دو موقیعت متفاوت زمانی این دو رویداد فرهنگی برگزار گردد. یا یک هفته مصلی را به ناشران اختصاص دهند و یک هفته هم به کتابفروشان. این دو تنافری با هم در صورت رعایت این موارد با هم ندارند. کار ناشران فرهنگی تجاری است اما کار کتابفروشان کاری صرفاً تجاری است.
البته فراموش نکنیم که بعضی از کتابفروشی ها محل اجتماع نویسندگان است. خودمان در دهه 60 در نشر یساولی گعده های شعر داشتیم. شاعرانی که از حوزه هنری بیرون رفته بودند، در طبقه دوم کتابفروشی یساولی گرد هم جمع می شدند. نمونه این کتابفروشی ها هم کم نیست. اما پیشنهاد نهایی ام این است که این دو رویداد از یکدیگر تفکیک گردد تا مسئله ای ایجاد نگردد.
به نمایشگاه سال جاری می روید؟
بله. هم به عنوان ناشر در نمایشگاه حضور داریم که نشر دالاهو را می چرخانیم و هم به عنوان شاعر و پدیدآور.
مجوز نشر متعلق به خودتان است؟
مجوز نشر متعلق به یکی از دوستانم است که کارهایش را پسرم امیرحسین کاکایی انجام می دهد.
- بعضی رعایت جایگاه مصلی را نمی نمایند| کتاب های یاری درسی را باید از نمایشگاه کنار گذاشت
- نمایشگاه را در یک مجتمع بزرگ تجاری برگزار کنیم| مصلی راه چاره کوتاه مدت است
- حضور کتابفروشان در نمایشگاه به سود یا ضرر ناشران؟| ناشر شهرستانی: برایم صرف نمی نماید، آنلاین می فروشم
نفس نمایشگاه های بین المللی مانند فرانکفورت و قاهره و غیره با حفظ قانون حق نشر، در پی کتاب و محصول فرهنگی مقبول خودشان اند. این از بنیان با نمایشگاه ما فرق دارد. نظرتان در این باره چیست؟
همه حوزه های فرهنگی کشور احتیاج به چنین طرح ها و نمایشگاه هایی دارند و این قبیل رویدادها مختص کتاب هم نیست. به ویژه حوزه نشر و نویسندگی و کتاب؛ آن هم با توجه به بحث پذیرفتن حق نشر که در کشور ما به موضوع پیچیده ای تبدیل شده است. اما متأسفانه روال نمایشگاه ها چنین شده که به جایی رسیدیم که کتابفروشان را هم به این محیط دعوت می نمایند. این در بطن ماجرا تفاوت چندانی هم ندارد چون هم ناشر و هم کتابفروش در پی فروش کتابشان اند و ما شاهد نوعی رقابت بازار فروشیم. البته فعالیت های فرهنگی و هنری هم در نمایشگاه اتفاق می افتد اما اهدافی که در نمایشگاه های جهانی رخ می دهد، لازمه اندیشیدن مفصل و رعایت تمهیدات است. لازمه اش برنامه ریزی است و به نظرم حتی 6 ماه پیش از برگزاری نمایشگاه باید گعده ها و جلساتی با این موضوع تشکیل گردد. اما دفعتاً مانند هر سال نمایشگاه کتاب طبق روال برپا می گردد. غرفه هایی تعبیه می نمایند و به ناشران می سپارند و ناشران هم کتاب هایشان را می فروشند.
آیا به نظر دهه 60 و 70 سرایی مانند سرای اهل قلم می تواند پدیدآورندگان را کنار هم گردآورد؟ آن هم از همه طیف ها و نحله های مختلف؟ در دهه 70، چهره هایی مانند زنده یادان محمدعلی سپانلو، م. آزاد، منوچهر آتشی، علی اشرف درویشیان و بسیاری چهره های دیگر از پسندهای گوناگون ادبی در نمایشگاه حضور داشتند. امید هست که چنین اتفاقی باز هم در تاریخ فرهنگی ما تکرار گردد؟
تردید نکنید که دهه 70 در تاریخ فرهنگی کشور تکرار نمی گردد. دهه 70 دهه ای استثنایی بود. تفکری بر سیاست غالب شد که هدفش اشاعه و توسعه فرهنگ بود. هدف دیگرش تعاطی افکار بود و شاهد بودیم که اندیشه های مختلف در محیط های گوناگون در کنار یکدیگر فراوری اثر می کردند. این سال ها به هیچ عنوان با دهه 70 قابل قیاس نیست. ما امروز به به نوعی در عرصه فرهنگ دچار بازگشت و عقب گرد شده ایم. اتفاقاتی هم که رخ می دهد تک و توک و معدود است و به قول عوام کاچی بهتر از هیچی! همین که کتاب و نویسنده ای را می بینند خوب است اما متوجه تفاوت محسوس مطبوعات و فضای آن دوره هستیم. چاره ای هم نیست و امور اهل فرهنگ و کتاب هم باید سپری گردد اما آن دوره طلایی هیچ گاه تکرار نشده و نمی گردد.
برای تکرارش راه چارهی موجود است؟
راه چارهش اعطای آزادی های اجتماعی و سیاسی و اصلاح ممیزی های موجود سلیقه ای و گماردن نخبگان مختلف در عرصه مشاغل حساس است. راه چارهش اصلی به گمانم یک رفورم اجتماعی؛ فرهنگی و سیاسی است.
منبع: همشهری آنلاین